رقیه ولایتی؛ داود ابراهیم پور؛ محمدباقر علیزاده اقدم؛ محمد عباس زاده
چکیده
پژوهش باهدف «بررسی گرایش دانشجویان به دروغگویی» میباشد. روش پژوهش، پیمایش و جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز در سال 1398 با حجم نمونه 375 نفر به روش طبقهای بهدست آمد. شیوه گردآوری با استفاده از پرسشنامه میباشد. برای محاسبهی ضریب قابلیت اعتماد ابزار اندازهگیری از روش آلفای کرونباخ و برای اطمینان از اعتبار ...
بیشتر
پژوهش باهدف «بررسی گرایش دانشجویان به دروغگویی» میباشد. روش پژوهش، پیمایش و جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز در سال 1398 با حجم نمونه 375 نفر به روش طبقهای بهدست آمد. شیوه گردآوری با استفاده از پرسشنامه میباشد. برای محاسبهی ضریب قابلیت اعتماد ابزار اندازهگیری از روش آلفای کرونباخ و برای اطمینان از اعتبار صوری و محتوایی پرسشنامه از قضاوت اساتید در زمینهی موضوع استفاده شده است. مبانی پژوهش «نظریه برگر و لاکمن، هابرماس، بوردیو، ساترلند و..» میباشد. برای تحلیل دادهها از spss18 و Amos استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش بین «هراس اجتماعی، ساختار قدرت در خانواده، بیگانگی اجتماعی، فقر فرهنگی، محرومیت نسبی» رابطه مستقیم و بین «سرمایه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، کنش ارتباطی» رابطه معکوس با گرایش به دروغگویی به دست آمد. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری، عوامل «اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی» به میزان 37 درصد گرایش به دروغگویی را تبیین میکنند و 63 درصد از واریانس توسط متغیرهای خارج از پژوهش قابل تبیین است.
سیده مرجان طباطبایی؛ فاروق امین مظفری؛ محمد عباس زاده؛ صمد صباغ
چکیده
هدف این پژوهش مطالعه گفتمان فمینیستی در ایران معاصر است. بر این اساس، با انتخاب دو مجله "زنان" و "مدرسه فمینیستی" و تحلیل آنها در کنار هم، جریان غالب فمینیسم را در بازه زمانی 70 تا 89 موردبررسی قرار دادهایم و با بهکارگیری روش تحلیل گفتمان لاکلو و موف، تلاش شد، علاوه بر تحرک گفتمان فمینیستی، مرزبندی و غیریتسازی میان آن با گفتمان ...
بیشتر
هدف این پژوهش مطالعه گفتمان فمینیستی در ایران معاصر است. بر این اساس، با انتخاب دو مجله "زنان" و "مدرسه فمینیستی" و تحلیل آنها در کنار هم، جریان غالب فمینیسم را در بازه زمانی 70 تا 89 موردبررسی قرار دادهایم و با بهکارگیری روش تحلیل گفتمان لاکلو و موف، تلاش شد، علاوه بر تحرک گفتمان فمینیستی، مرزبندی و غیریتسازی میان آن با گفتمان هژمونیک حاکم، محلهای نزاع میان این دو گفتمان، دالهای شناور و چگونگی برجستهسازی و حاشیهرانی این گفتمان مورد شناسایی قرار گیرد. نتایج نشان میدهد که شاکله اصلی گفتمان فمینیسم شامل پنج نقطه گسست است که در هر یک از این نقاط گسست ما شاهد مفصلبندی جدیدی حول دالهای مرکزی؛ مشارکت اقتصادی زنان، نواندیشی دینی، حقوق بشر، دینداری سکولار و اتئلاف بین جنبشی هستیم. در اغلب دوران تخاصم اصلی گفتمان فمینیسم با گفتمان عمومیتیافته بر سر قوانین نابرابر جنسیتی است. این مسأله در پی فهم جدید و متفاوت گفتمان فمینیسم از زنانگی نسبت به گفتمان هژمونیک شکل گرفت. تخاصم دو گفتمان فوق، در آخرین دوره تا جایی پیش رفت که منجر به حرکت گفتمان فمینیسم از یک گفتمان دموکراتیک به سمت یک گفتمان پوپولار شد.